برسد به دست نمایندە مجلس جمهوری اسلامی در امور مهاباد/ طنز سیاه.. عدنان هنرور

اشارە: عثمان احمدی نماینده مردم مهاباد در واکنش به کشته شدن سه کاسبکار کورد ١٦ تا ٢٠ ساله گفته است: "امکان پیگیری چنین پروندەهایی را ندارم و کارهای مهم‌تری دارم که باید به آنها بپردازم." 

......................

اوە.. اوە.. آقای احمدی! یعنی هیچ امکانش نیست، فقط یە خوردە پیگیری کنید. نکنه مشکل از سنگینی جرم و جنایت خود پروندە است که این چنین پروندەهایی روی دوش همایونیتان سنگینی می کند؟ نکنه این نون بیارها که هم‌سن و سال‌هاشون مشغول فوتبال و رقص و شادی و گل گفتن و گل شنفتن هستند، کولەهایشان یا بهتر است بگیم جرمشان خیلی سنگین بودە. از همان اتهام‌های عمومی: اتهام اجتماع و تبانی عليه نظام، تبليغ عليه نظام، توهين به رهبری، توهين به رياست جمهوری، محاربه، تشویش اذهان عمومی. لابد این جور چیزا در چنتە داشتەاند که اکنون راحت و با متانت و افتادگی میگین که: "به من چه؟"

آقای احمدی! معلومه که خیلی وظیفەشناس هم تشریف دارین! کاملا بچسبین به کارهای مهمترتان. مبادا در اثر برخورد شهاب سنگی قدرت‌ربا، آسیبی به جایگاه و کرسی والایتان وارد شود. خوب شد گفتی که زن و بچە داری و امکان پیگیری این پروندەها را نداری؟ پس خیلی مواظب زن و بچەتان باشید گویا تنها زن و بچەی شما خونشان خیلی رنگی‌ترە از خون این جوانان دست و پا بستە و پرتاب شدە از بالای کوە! یا مردم خیالشان خیلی خام است که انتظار دارند شما و امثال شمای ملتزم به ولایت فقیه همچون نمایندگان مردم شمال کوردستان، جنایت‌های آتاتورک‌گراها را رسوا کنند و در پارلمان صحبت از "شرناخ"های دیگه بکنید.

حیف نیست این مردم در طول ۱۰۰ سال تنها یک روز تو تقویمشون روز عزاداریست حالا چرا نیومدی در این روز مثل بقیەی مردم نون و پنیر و چغندر بخوری؟ تو رو چکار به کباب خوردن و نوازش سایەی منحوس همایونی لاریجانی‌ها و احمدی نژادها؟

البتە فکر نکنید ما کارهای مهمتان را به خوبی رصد نکردەایم و چشممان کارهای فوق انساندوستانەتان را نمی بیند، دیدیم که چگونه در صف بوسیدن رئیس مجلست بودی چونکه فکر می کردی احساساتش جریحەدار شدە است، بابا ایول تو دیگه کی هستی این همه انساندوستی را از کجا آوردین؟

خوب دیگه جناب نمایندەی جمهوری اسلامی! بیشتر از این موی دماغتون نمیشم. حالا تشریف داشتین چای دوم، دور دوم و سوم پاشاگردانی! دیگه شما بایست ببخشید که اینا مکنت مالی نداشتن تا زندگی رٶیایی را هم بیازمایند. راستی! تو نیز جملات آقایان فرادستت را بیشتر و بیشتر یاد بگیر به دردت می‌خورە مثل: تحویل زندان بدهید. تحویل جوغەی اعدام بدهید. تحویل سرنوشت محتوم بدهید. به ما مربوط نیست. تا قیامت عذرخواهی می کنیم. و از این جور حرفا دیگه، مبادا خاطر همایونیتان با این جور پروندەها مکدر شود.

اما از این حرفا هم گذشته مجبور بودن هم بد دردیه! یکی مجبور به سینە سپرکردن در برابر گلوله و غم نان می‌شود، دیگری مجبور به کرنش کردن در برابر آقایان. آقای احمدی لطفا به کارهای مهمتان بپردازید آقایان لاریجانی و مرتضوی و احمدی نژادها منتظر حضور سبزتان هستند.

............................

توضیح:

روز شنبه(٩ فوریه/ ٢١ بهمن) ساکنان یکی از روستاهای اطراف کوه "سورکیو" در بانه جنازەی سه کولبر کرد به نامهای رزگار معروف نژاد ١٨ ساله، حسین رستم نژاد ١٦ ساله و برادر او هوشیار رستم نژاد را در حالی که دست ها و پاهای آنها با طناب بسته شده بود، پیدا کردند. این سه نفر پس از دستگیری توسط نیروهای مرزبانی جمهوری اسلامی ایران، از بالای کوه سورکیو به پایین پرت شده بودند.

...........................
لینك این مطلب در سایت nnsroj