Sep 25, 2011

حضور احمدی نژاد و ارمغان تریبون سازمان ملل برای ایران


هفتمین سخنرانی احمدی نژاد در صحن سازمان ملل در حالی برگزار شد که ایران با معضلات بی سابقەای دست به گریبان است و هر آن منتظر توفان دیکتاتور رانی و به اصطلاح بهار عرب می رود که در ایران نیز وزیدن بگیرد. وجود تضاد درون حکومتی که بر ایران سایه گسترانیدە است، باعث شدە است که دربار دیکتاتوریت ایران گام های سراشیبی فنا را بپیماید و دستگاه حاکمه را با چالشی عظیم مواجهە نماید. از سوی دیگر و از زمان آخرین اجلاس سازمان ملل در سال گذشته، جمهوری اسلامی به کشوری با برنامه کمرنگ هسته ای بدل شده است. علی رغم چهار دوره از تحریم های سازمان ملل علیه این کشور، تهران همچنان به تکمیل نیروگاه هسته ای خود پرداخته و آن را ظاهرا در 3 سپتامبر سال جاری وارد مدار کرده است. نتیجەی بی توجهی مقامات ایرانی به قطعنامەهای سازمان ملل در مورد سلاح های هستەای باعث شدە است که ایران امسال بیش از پیش به قالب انزوا بنشیند و علاج ها اورژانسی دکتر احمدی نژاد نیز نتوانسته است اقتصاد بیمار ایران را، شفا بخشد. اصولا مقامات ایرانی برای دور زدن تمامی اتهاماتی که بر ایران وارد می شود، هموارە از این گونه تریبون ها صرفا به عنوان سکویی برای ارشاد و هدایت سایر ملل، بهرە می گیرد و در واقع از آن سوء استفادە می کنند. هم چنان که جناب احمدی نژاد هموارە از این گونه فرصت ها برای نوید دادن به ظهور امام زمان بهرە می گیرد و اینکه امام زمان با همکاری عیسی مسیح و سایر بندگان صالح جهان، زمین را از لوث ظلم و ستم پاک خواهند کرد. همان ظلم و ستمی که کشور ایران در موقعیت کنونی به عنوان نماد کامل برای جامعەی بین المللی نمودی آشکار است.
در ابتدای هفتمین نطق احمدی نژاد ایشان کاملادر مقام یک روحانی که در صحن نماز جمعه خطبه ایراد می کند، به ایراد بیانات پرداختند و از وقت ٢٨ دقیقەایش تنها برای مقابله با آمریکا و آسیب شناسی جنگ و کشتار و ایراد گرفتن از گذشتە و تاریخ ممالک غربی پرداخت. تحلیل های سیاسی و حقوقی و تاریخی احمدی نژاد به گونەای صرفا جهت فرافکنی بود بلکه بتواند اوضاع نابسامان ایران را به حاشیە بیفکند و در واقع نقش یک مورخی دینی را اجرا کرد و به عنوان معلم اخلاق تریبون سازمان ملل را به سوی ننه من غریبم کشانید.
احمدی نژاد هم چون سایر سخنرانی هایش و حتی با دادن باجی به نام آزاد کردن کوهنوردان آمریکایی محکوم به زندان نیز، نتوانست نمایندگان کشورها را در سر جای خود آرام نگه دارد و آن ها را مجبور به ترک جلسە ننماید. و با مشکوک خواندن حادثەی یازدە سپتامبر ٢٠٠١، عملا نوک پیکان اتهام را به سوی کشورهای غربی و در رأس آن امریکا گرفت و بار دیگر به قضیەی هولوکاست پرداخت و به سان غروری تزریق شدە و یدک کش شدە و موروثی انقلاب ایران، از کشور اسرائیل به نام رژیم صهیونیستی یاد کرد.
احمدی نژاد در ادامەی گفتارش سوالاتی مطرح کرد که اگر این سوالات را از خود ایشان بپرسند پاسخی در خور توجه، به غیر از تبلیغات گردی نمی تواند داشتە باشد.
احمدی‌نژاد در ادامەی سخنانش که بخش بزرگی از آن به موعظه‌های مذهبی شباهت داشت، اعلام کرد که: ملت بزرگ و تمدن ساز ايران آماده است در مسير ريشه کن کردن ظلم و تبعيض و تحولات آزاديخواهانه و آينده درخشان، دست ديگر ملت‌ها را بفشارد و توان خود را به مشارکت بگذارد.
بر طبق گزارش های نهادهای حقوق بشری، در طول دوران حاکمیت جمهوری اسلامی، این کشور عملا به زندانی برای روزنامەنگاران و فعالان سیاسی و مدنی تبدیل شدە است. در ایران هنوز هم که هنوزە سانسور بر نشریات سایه افکندە و فیلترینگ سایت های اینترنتی هر روز بیش از روز قبل بر سایت ها حکمرانی می کند، با انداختن پارازیت بر آنتن های ماهوارەای و یا جمع آوری دیش های ماهوارەای عملا به مبارزە با آزادی بیان و اطلاع رسانی می پردازد، ایجاد کارتل های حکومتی مواد مخدر و باندهای رانت خواری و اختلاس، اقتصاد کشور را فلج کردە است. و سوال اینجاست آیا این ملت، با چنین اوضاع کنونی و چنین اوضاع نابسامان، آیا می تواند ادعای تمدن سازی سر دهد آن هم از سوی رئیس جمهوری که با تقلب این پست را چپاول کردە است؟
در ایران به موازات سال های عمر این رژیم حاکم بر ایران، هموارە تبعیض و تفکیک در رأس امور برنامەها بودە است. از تبعیض های دینی و عقیدتی گرفتە تا تبعیضات جنسیتی و تفکیک دانشجویان دختر و پسر!! آیا چنین ملتی می تواند با چنین نمایندەای ادعای بزرگی نماید و دست سایر ملت ها را هم بفشارد؟ جمهوری اسلامی هموارە با طرح صدور انقلاب کوشیدە است به خاک سایر کشورها تجاوز کند و توپ باران شمال عراق، آخرین نمونەی آشکار از نقض تمامیت ارضی این کشور است. با ارسال اسلحه به سوریه و لبنان و کشف محمولەهای ارسالی اسلحە و مهمات در کشورهای آنگولا، نیجریە و ترکیه و تهدید های پیاپی کشور اسرائیل، جایگاهی متزلزل را برای خود یافتە است و در داخل ایران نیز با سرکوب فعالان مدنی و سیاسی و اعدام های پیاپی، حتی نتوانستە با خود ملل ساکن در ایران به شیوەای مسالمت جویانه برخورد نماید و هموارە کوشیدە است که آن ها را قلع و قمع نماید و در یک کلام می توان گفت که با ریاکاری و فرافکنی و انداختن مشکلات به دوش سایر کشورها و در رأس آن‌ها آمریکا، می خواهد با خیال خام خودش از سنگینی مسولیت از دوش خود شانه خالی کند.

احمدی نژاد در پايان سخنانش، به عشق، آزادی، عدالت، آگاهی و آينده روشن و درخشان بشری سلام کرد. گویا احمدی نژاد تنها زمانی که به کشوری دیگر پای می گذارد به یاد این آیتم های انسان پسند می افتد. اما زمانی که در ایران باشد از حقوق بشر، آزادی بيان و قلم، حقوق زنان و اقليت‌ها و عشق، آزادی، عدالت، آگاهی و آينده روشن خبری نیست.  
و این گونه سخنرانی هفتم احمدی نژاد در مقام ریاست جمهوری اسلامی ایران، باز مثل همیشە با طفره گویی و با توضيحاتی تبليغاتی و غيرواقعی، قطعا ختم به انزوای بیشتر برای ملل ساكن در ایران خواهد شد.
..........................
توضیح: این مطلب پیشتر در سایت‌های NNSroj و Gooya news منتشر شدە است.